علمالهدی: دیگر نباید در برابر کشف حجاب دستبهسینه سکوت کرد
تاریخ انتشار: ۶ دی ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۷۰۶۸۲۸
نماینده، ولی فقیه در خراسان رضوی گفت: اکنون دیگر نمیشود که دست بر سینه گذاشت و ندای صلیالله علیک یا فاطمه الزهرا (س) سر داد، اما در برابر کشف حجاب برخی افراد، ساکت ایستاد.
به گزارش تسنیم، احمد علمالهدی، امام جمعه مشهد در مراسم عزاداری شب شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) که در مجتمع فرهنگی مکتبالزهرا (س) مشهد برگزار شد، با اشاره به یک حدیث نبوی اظهارداشت: انس ابن مالک که شخصیتی غیروابسته به امیرمؤمنان حضرت علی (ع) بوده است، در حدیثی از جانب نبی مکرم اسلام (ص) میفرماید؛ روزی پیامبر (ص) خطاب به مسلمانان فرمود که اگر روزی خورشید را گم کردید، به دنبال ماه باشید و اگر ماه را گم کردید، به دنبال ستاره زهره بگردید و اگر ستاره زهره را گم کردید، بر شما واجب است که به دنبال ستارگان راهنما باشید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: اگرچه این حدیث در منابع شیعه و اهل سنت متواتر است، اما اینطور نیست که این حدیث فقط به معنای تأکید نبی مکرم اسلام (ص) بر تبعیت مسلمین از شجره طیبه عصمت باشد بلکه این حدیث همچون سایر سخنان پیامبر اکرم (ص) در ردیف خطوط نورانی قرآن کریم و دستور صریح وحی است و بر همین اساس، نبی مکرم اسلام (ص) در این حدیث تصمیم گرفتهاند تا با زبان استعاره و بهصورت رمزآلوده به بیان حقیقت بپردازند، زیرا در آن زمان یا اساساً از جانب برخی افراد، بیان فضائل اهلبیت (ع) تحمل نمیشد و یا ظرفیت وجودی برای درک جایگاه واقعی ائمه اطهار (ع) وجود نداشت.
نماینده، ولی فقیه در خراسان رضوی خاطرنشان کرد: در این شرایط، نبی مکرم اسلام، خود را به دلیل اتصال به کلام وحی بهمثابه خورشید مثال میزند، وجود اقدس علی بن ابیطالب (ع) را همچون ماه که از خورشید را به انسانها انعکاس میدهد، زهرای مرضیه (س) را به ستاره درخشانی که در صورت ناپیدابودن ماه، آسمان شب را روشن میکند و وجود حسنین (ع) را به ستارههای فروزانی که زمینه هدایت افراد گمشده هستند. اینجاست که در دورهای که مسلمانان وجود اقدس امیرالمؤمنین (ع) را گم کردند و در برابر در خانه علی (ع) اجتماع کردند، این فاطمه زهرا (س) بود که پشت در آمد.
وی ادامه داد: در آن زمان، علی (ع) دست به شمشیر نبرد درحالیکه ذوالفقار خیبرشکن را در اختیار داشت و این اتفاق صورت نگرفت به این دلیل که تاریخ، اسلام را به یک تز قدرت و حکومت محدود نداند. بر این اساس، مقاومت حضرت زهرا (س) در مبارزه، اصلیترین دلیل شناختهشدن وجود اقدس صدیقه اطهر (س) بهعنوان الگوی انسانهای مجاهد است؛ یعنی همان ایستادگی و رشادتی که زمینهساز حفظ نماز شد و در شرایطی که بنا به قول راویان، فقط سه تا هفت نفر هنوز به اسلام واقعی ایمان داشتند، اسلام بهعنوان میراث نبوی برای آیندگان محفوظ بماند.
عضو مجلس خبرگان رهبری معرفتشناسی فاطمی را بزرگترین حق حضرت زهرا (س) بر ذمه مسلمانان خواند و تصریح کرد: اگر این معرفت در زندگی ما زمینه تحقق پیدا کند، همه انسانها میتوانند هم در حوزه زندگی فردی و هم زندگانی اجتماعی خود سعادتمند و عاقبتبهخیر شوند، زیرا انسانها همانطور که از نظر شکل و قیافه متفاوت هستند، از نظر اندیشه و فکر هم تفاوتهایی باهم دارند و این تفاوت در نظریهها، سلایق و پسندهای زندگی مادی بهعنوان یک موضوع طبیعی نمودار میشود و حتی به سعادت نهایی انسان هم زیان وارد نمیکند. بااینحال، همه مشکلات و چالشهایی که در مسیر تعالی و سعادت انسان پیش میآید، ریشه در ضعف معرفتشناسی نسبت به اولیاءالله دارد.
وی تأکید کرد: حقیقت این است که حق و واحد یکی بیشتر نیست و مسیر فلاح و رستگاری جز یک راه نیست. اینطور نیست که اگر هزار نفر در هزار مسیر قرار گرفتند، هر هزار مسیر قرار باشد که ختم به سعادت شود و برپایه حق باشد. بر همین اساس، قرار هم نیست که معرفتشناسی اهلبیت (ع) محدود به عشق و علاقه به ساحت قدسی حضرات معصومین باشد و اگر حب به علی (ع) و اولادش را در دل احساس کردیم، این الزاماً به آن مبنا باشد که عاقبتبهخیری ما تضمین شده است.
امامجمعه مشهد گفت: متأسفانه حقیقت این است که برای بسیاری از شیعیان، میزان عشق و دلدادگی به اهلبیت (ع) با پهنه معرفتشناسی نسبت به این حضرات تناسب ندارد و به همین دلیل است که علیرغم فراگیرشدن عشق به ائمه اطهار (ع)، همچنان مظاهر انحراف و چالشهای مختلف در جامعه ما وجود دارد. امروزه کسی در جامعه ما نیست که فاطمه (س) را دوست نداشته باشد و نسبت به او اظهار علاقه نکند، اما متأسفانه این دلدادگی فقط بهصورت یک توده عاطفی در فکر و اندیشه ما متجلی میشود که در مراسمات عزاداری و سوگواری هم به درجه ارضا میرسد و در مقام عمل، زمینه بروز و ظهور پیدا نمیکند.
وی ابراز کرد: اصلیترین چالشی که در اثنای ماجرای سقیفه پیش آمده است، فقط این نیست که حقی از اهلبیت ضایع شد، ولایت امیرالمؤمنین (ع) غصب شد و اموالی از خاندان عصمت و طهارت را زایل کردند. این موارد همه در مقام نتایج یک موضوع مطرح است و اصل مطلب، ریشه در سرنوشت نبوت پس از وفات وجود اقدس پیامبر اکرم (ص) دارد؛ یعنی زمانی که شجره طیبه هدایت بشر به دست نبی مکرم اسلام (ص) به اوج دوره بلوغ و شکوفایی رسیده بود و پس از وفات رسول خدا (ص)، اگر مدیریت جامعه دینی در همان مسیر مدیریت نبوی باقی میماند، زمینه سعادت بشر فراهم میشد.
علمالهدی یادآور شد: با دانستن این حقایق، اکنون دیگر نمیشود که دست بر سینه گذاشت و ندای صلیالله علیک یا فاطمه الزهرا (س) سر داد، اما در برابر کشف حجاب برخی افراد، ساکت ایستاد. عشق و محبت به وجود اقدس اهلبیت (ع) باید در مقام یک الگو برای مقاومت در مسیر حق زمینه بروز و ظهور پیدا کند و این مهم در زمانه کنونی بهصورت مقاومت در برابر اصوات شوم عدهای مزدور و دشمن خدا و امام زمان (عج) واقعیت پیدا میکند.
منبع: فرارو
کلیدواژه: نبی مکرم اسلام معرفت شناسی وجود اقدس انسان ها اهل بیت
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۷۰۶۸۲۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کلمه «سرطان» از کجا آمده است؟/ چرا به سرطان «سرطان» می گویند؟
سرطان ساتیروس در ناحیه کشاله ران او بود و در آن زمان سرطانهای پیشرفته در این قسمت از بدن غیرقابل جراحی تلقی میشدند و هیچ داروی به اندازه کافی قوی برای کاهش درد نیز وجود نداشت. بنابراین پزشکان نمیتوانستند کاری انجام دهند. سرانجام سرطان در سن ۶۵ سالگی جان ساتیروس را گرفت.
سرطان در آن دوره به خوبی شناخته شده بود. متنی که در اواخر قرن پنجم یا اوایل قرن چهارم قبل از میلاد نوشته شده است به نام بیماریهای زنان، چگونگی ایجاد سرطان سینه را توضیح میدهد بدین شرح که «تودههای سخت تشکیل میشوند، از آن ها سرطانهای پنهان ایجاد میشود، درد از سینههای بیماران به سمت گلو و اطراف شانهها میرسد، چنین بیمارانی لاغر میشوند، تنفس کاهش مییابد و حس بویایی از بین می رود.»
همچنین دیگر آثار پزشکی این دوره انواع مختلفی از سرطان ها را توصیف می کنند. برای مثال زنی از شهر «آبدرا» در یونان بر اثر سرطان قفسه سینه درگذشت. مرد مبتلا به سرطان گلو پس از سوزاندن تومور توسط پزشکش، زنده ماند.
کلمه «سرطان» از کجا آمده است؟
به گزارش نشریه تخصصی «مدیکال اکسپرس»، کلمه سرطان از همین دوران می آید. در اواخر قرن پنجم و اوائل قرن چهارم قبل از میلاد، پزشکان از کلمه karkinos - کلمه یونانی باستان برای خرچنگ - برای توصیف تومورهای بدخیم استفاده می کردند. بعدها وقتی پزشکان لاتین زبان همان بیماری را توصیف کردند، از کلمه لاتین برای خرچنگ استفاده کردند یعنی «cancer» (کنسر). بنابراین، این نام برای این بیماری استفاده شد.
حتی در زمان های قدیم، مردم تعجب می کردند که چرا پزشکان این بیماری را به نام یک حیوان نام گذاری کرده اند. یک توضیح این بود که خرچنگ حیوانی تهاجمی است، همانطور که سرطان می تواند یک بیماری تهاجمی باشد. توضیح دیگر این بود که خرچنگ می تواند یک قسمت از بدن یک فرد را با چنگال هایش بگیرد و به سختی جدا شود، همانطور که برداشتن توده سرطانی پس از رشد دشوار است. برخی دیگر فکر می کردند که به دلیل ظاهر تومورهای سرطانی این نام برای آن انتخاب شده است.
پزشک جالینوس (۲۱۶-۱۲۹ پس از میلاد) سرطان سینه را در کار خود با نام روش پزشکی به گلوکون توصیف کرد و شکل تومور را با شکل خرچنگ مقایسه کرد:
«ما اغلب در سینهها توموری دقیقاً شبیه به خرچنگ دیدهایم. همانطور که آن حیوان در دو طرف بدنش پا دارد، در این بیماری نیز رگهای متورم غیرطبیعی در دو طرف کشیده میشوند و شکلی مشابه به یک خرچنگ ایجاد میکنند.»
همه با هم موافق نبودند که چه چیزی موجب سرطان میشود
در دوره یونان و روم نظرات مختلفی در مورد دلیل بروز سرطان وجود داشت.
بر اساس یک نظریه پزشکی باستانی رایج، بدن دارای چهار نوع خلط (اخلاط چهارگانه) است: خون، صفرای زرد، بلغم و صفرای سیاه. این اخلاط چهارگانه باید در حالت تعادل باشد وگرنه انسان مریض می شود و اگر فردی از صفرای سیاه بیش از حد رنج می برد، تصور می شد که این وضعیت در نهایت منجر به سرطان می شود.
در همین حال، پزشکی به نام «اراسیستراتوس» که از حدود سال های ۳۱۵ تا ۲۴۰ قبل از میلاد میزیسته با این نظر مخالف بود. با این حال، تا آنجا که ما می دانیم، او توضیح دیگری ارائه نکرده است.
سرطان چگونه درمان میشد؟
سرطان از راه های مختلف درمان میشد. تصور می شد که سرطان را در مراحل اولیه می توان با استفاده از دارو درمان کرد.
اینها شامل داروهای مشتق شده از گیاهان، حیوانات و فلزات بوده است.
جالینوس ادعا کرد که با استفاده از این نوع داروها و پاکسازی مکرر بیماران خود با استفراغ یا تنقیه، گاهی اوقات در ناپدید شدن سرطان های نوظهور موفق بوده است. او گفت که همین درمان گاهی از ادامه رشد سرطان های پیشرفته تر جلوگیری می کرد. با این حال، او همچنین گفته است اگر این داروها مؤثر واقع نشوند، جراحی لازم است.
در آن دوران معمولاً از جراحی اجتناب میشد زیرا بیماران به دلیل از دست دادن خون در حین جراحی، جان خود را از دست میدادند. «لئونیداس» پزشکی که در قرن دوم و سوم پس از میلاد زندگی می کرد، روش خود را که شامل سوزاندن (سوختن) بود، این چنین توضیح میدهد:
«من معمولاً در مواردی عمل میکنم که تومورها به سمت قفسه سینه امتداد نمییابند وقتی بیمار روی پشت خود قرار میگیرد، ناحیه سالم سینه در بالای تومور را برش میدهم و سپس برش را سوزانده تا زمانی که دلمه خون ایجاد شود و خونریزی قطع شود. سپس دوباره برش می زنم، همان طور که عمیقاً در سینه برش می زنم، ناحیه را مشخص می کنم و دوباره آن را میسوزانم.»
سرطان به طور کلی به عنوان یک بیماری صعب العلاج در نظر گرفته می شد و بنابراین ترس از آن وجود داشت. در آن زمان به دلیل محدودیتهای بسیار در عرصه درمان، برخی از افراد مبتلا به سرطان حتی برای پایان دادن به زندگی با درد و رنج، خودکشی میکردند.
از گذشته به آینده
در بررسی پیشینه این بیماری ما با ابتلای ساتیروس، حکمرانِ قرن چهارم قبل از میلاد شروع کردیم. طی ۲۴۰۰ سال یا بیشتر از این زمان، دانش ما در مورد عوامل ایجاد سرطان، نحوه پیشگیری و درمان آن بسیار تغییر کرده است. همچنین می دانیم که بیش از ۲۰۰ نوع مختلف سرطان وجود دارد. سرطانهای برخی از افراد به قدری موفقیتآمیز مدیریت میشوند که به زندگی طولانی ادامه میدهند.
با این حال هنوز هیچ درمان عمومی برای سرطان وجود ندارد، بیماریای که از هر پنج نفر یک نفر در طول زندگی خود به آن مبتلا می شود. تنها در سال ۲۰۲۲، حدود ۲۰ میلیون مورد جدید ابتلا به سرطان و ۹.۷ میلیون مرگ ناشی از آن در سراسر جهان گزارش شده است. واضح است که در مورد درمان و تشخیص این بیماری هنوز راه درازی در پیش داریم.
تخمینها نشان میدهد از هر پنج مرد یا زن، یک نفر در طول زندگی به سرطان مبتلا میشود و از هر ۹ مرد، یک نفر و از هر ۱۲ زن، یک نفر بر اثر سرطان میمیرند.
در سال ۲۰۲۲، سرطان ریه شایع ترین سرطان تشخیص داده شده بود که مسئول نزدیک به ۲.۵ میلیون مورد جدید ابتلا (۱۲.۴ درصد سرطان ها در سراسر جهان) بود و پس از آن سرطان های سینه، کولورکتوم، پروستات و معده قرار داشتند.
همچنین سرطان ریه با حدود ۱.۸ میلیون مرگ (۱۸.۷ درصد) و پس از آن سرطان های روده بزرگ، کبد، سینه و معده بیشترین تلفات را داشتهاند.
در زنان و مردان، شایع ترین سرطان ها سرطان سینه و ریه (هم برای موارد ابتلا و هم برای تلفات) بوده است. همچنین در سراسر مناطق جهان، نرخ بروز از چهار برابر تا پنج برابر برای مردان و زنان متفاوت است.
این مقاله از The Conversation تحت مجوز Creative Commons بازنشر شده است.
منبع: خبرگزاری ایسنا